مهریه های سنگین عاملی برای تضمین خوشبختی !
به نظر شما مهریه های سنگین تا چه میزان میتواند باعث دوام و تضمین یک زندگی رو به اتمام باشد ؟ نگاه شما به مهریه ، آیا یک نگاه مادی و ابزاری است ؟
اگر بخواهیم از شعار دادن دوری کنیم و جمله ی معروف ” مهریه رو کی داده و کی گرفته ” رو به تکرار نیاندازیم ، بایستی گفت که همین مهریه ای که خیلیها بر این اعتقادیم که شاید یک رسم معمولی باشد و زیاد جدی نیست را خیلی از افراد دادند و خیلی های دیگر گرفتند !!!
بحث ما اصلا گرفتن یا نگرفتن مهریه نیست ، و همانطور که میدانید ، طبق آموزه های دینی و اسلام ، مهریه ، حق طبیعی و قانونی یک بانو میباشد و هر موقع که درخواست کند باید به وی تعلق گیرد ، بحث اینجاست که ما میخواهیم تصور بعضا اشتباهی که برخی از خانواده ها دچار آن هستند را به چالش بکشیم .
برخی از افراد و خانواده ها بر این باورند که مهریه ی سنگین ، عاملی برای دوام یک زندگی است و بر فرض اگر آقای داماد در آینده به قول معروف ” پایش بیشتر از گلیمش دراز شد ” ابزار مهریه مانند پتکی باشد که یکدفعه بر سر داماد فرود آید و هشدار دهد ” که حواست را جمع کن ” .
آیا این مدل زندگی که با ترس ادامه یابد ، زندگی ایده آل جامعه ی بشری و اسلامی است ؟
شاید در پاسخ به سؤال بالا ، خیلی از افراد بگویند : ” بله ایده آل است ، چون لااقل سکان حفظ زندگی در دست ماست ” یا عده ای دیگر بگویند : ” اگر کار به طلاق کشید ، بعد از طلاق ، توان زندگی به صورت مستقل را خواهیم داشت ” و خیلی واکنشها و پاسخ های دیگر .
اگر جزء این گروه از افراد هستید ، پس باور دارید که یک روزی ممکن است کارتان به طلاق بکشد ، که نیازمند مهریه ی سنگین هستید . یعنی یک جور وابستگی به ابزاری به نام مهریه ؟!
یک سؤال اینجا مطرح خواهد شد که درصد زندانیان مهریه در ایران چقدر است ؟ چندی پیش در اردیبهشت ماه سال جاری ( 1393 ) ، ستاد دیه اعلام کرد که تقریبا 78 درصد زندانیان نیازمند کشور ، به خاطر مسائلی چون نفقه ، مهریه و صدور چک بی محل در زندان به سر میبرند که متأسفانه این آمار نیز رو به افزایش است !
با این وجود برخی از ما ، هنوز هم بر موضع خود صبورانه ایستادگی میکنیم و یکی نیست به ما بگوید : ” که اگر مهریه ( چه با تعداد کم و چه زیاد ) ابزاری بازدارنده بود و مانع طلاق و باعث دوام زندگی میشد که اینهمه آمار رو به افزایش طلاق و زندانیان محکوم به پرداخت مهریه ، گریبانگیر زندگیهای مردم این جامعه و کشور نبود !!!
تصمیم در خصوص زندگی افراد به خود افراد مربوط است و هیچکس حق دخالت و دست اندازی در زندگی خصوصی و باورهای شخصی افراد ندارد ، فقط بد نیست بدانیم که اگر یک زندگی رو به نابودی باشد و دو طرف ، توان زندگی با هم و زیر یک سقف بودن را از دست داده باشند ، نه تنها مهریه های سنگین و سبک ، بلکه هیچ عاملی نمیتواند دو طرف دعوا را مجبور به ادامه ی زندگی و یا کنار هم بودن کند !
مشکل جای دیگریست ! رفتارهای مناسب زندگی زناشویی ، احترام به حقوق یکدیگر ، محبت ، ایجاد آرامش ، بخشش و گذشت ، صداقت و هر آنچه که توصیه ی بزرگان دین است را مهیا سازیم ، دیگر نیازمند ابزار نخواهیم بود . ( شعار نیست ، واقعیت است )