خانه و خانواده دو رکن جدانشدنی در ایجاد حس امنیت

در برخی از جوامع غربی چیزی با عنوان خانه وجود دارد ، ولی مفهومی تحت عنوان خانواده شاید جایگاه محکمی نداشته باشد ! حال آنکه خانه و خانواده با یکدیگر در ارتباط اند .
اگر بخواهیم همین ابتدای عنوان این بحث ، درباره ی خانه و خانواده و نقش این دو ، در ایجاد حس امنیت و آرامش برای افراد سخن بگوییم ، شاید بد نباشد که گذری به گذشته ی ایران داشته باشیم ؛ زمان هایی که مردم با اینکه بسیار ساده می خوردند ، ساده می پوشیدند ، ساده راه می رفتند و به طور کلی ساده زندگی می کردند ، ولی رد نشدن از خط قرمزی تحت عنوان خانواده و حفظ حرمت هایی برای خانه را ارزش می دانستند ، چیزی که شاید در عصرحاضر ( البته برای عده ای ) کم رنگ تر شده باشد و اولویت های دیگری جای آن را گرفته باشد .
خانه و خانواده از قدیم الایام در ایران دارای جایگاه و منزلت بزرگی بود ، طوریکه افراد در اکثر مواقع خانه ی خود را امن ترین مکان و خانواده ی خود را بهترین همراه خود در طول زندگی می دانستند و به همین دلیل شاید کمتر دچار حواشی و معضلات اجتماعی می شدند .
از معضلات اجتماعی گفتیم و ناخودآگاه یاد نکته ای افتادیم که یکی از اشتباهات رایج مردم عام در زمان گذشته ی ایران بود و آن نوع روش تربیتی برخی از خانواده ها در قبال فرزندانشان بود ، طوریکه فرزند ، کمترین حق ممکن و یا حتی هیچ حقی برای اظهار نظر در خانه نداشت و معمولا با یک ترسی از والدین خود و مخصوصا پدر خود بزرگ می شد ، که امروزه این شیوه ی تربیتی تقریبا منسوخ شده است .
البته در خصوص تغییر شیوه ی تربیتی در خانوده و توسط والدین ، بحث زیاد است که مناسب این مطلب نیست و در مطالبی دیگر ، مفصل تر در خصوص آن صحبت خواهیم کرد ، ولی چیزی که مسلم است ، اشتباه بودن شیوه ی تربیتی برخی از خانواده ها هم در قدیم و هم امروزه می باشد ، چراکه در قدیم آنقدر به کودک سخت می گرفتند که حق جُم خوردن نداشت و امروزه آنقدر کودکان را راحت می گذارند که سوار بر پدر و مادرهای خود هستند .
ولی به طور کلی یکی از مشترکاتی که درباره ی خانه و خانواده وجود دارد ، این است که این دو ، ارکان جدانشدنی در ایجاد حس امنیت میان اعضای خانواده هستند و اگر به هر دلیلی این حس ، دچار خلل گردد ، مطمئنا می تواند تبعات بعضا جبران ناپذیری را بر پایه و اساس یک خانواده وارد سازد ، همانطور که در برخی از جوامع غربی مشاهده می کنیم که نبود این دو رکن اساسی در کنار هم ، چه معضلاتی را برای بسیاری از افراد این جوامع به وجود آورده تا جایی که احساس خطر کرده اند و تازه به این فکر افتاده اند که مانند کشورهایی مثل ایران ، روی مباحث اهمیت جایگاه خانواده بیشتر زوم کنند و افراد جوامعشان را که تا به امروز ، زیاد در بند چنین چیزهایی نبوده اند ، مشتاق سازند و آنها را برای آشنایی با چنین مفاهیم ارزشی ترغیب کنند و این در حالیست که متأسفانه ، برخی از ایرانیان در حال حاضر ، در تلاش اند که از سبک های زندگی غربی الگو برداری کنند و با افتخار می گویند که سبک زندگی ما غربی شده است !!!
کاش کمی بیشتر فکر کنیم تا چیزها و ارزشهایی که هم اکنون داریم را به این راحتی ها از دست ندهیم و بازیچه ای برای آن طرفی ها نباشیم .