تربیت فرزندان عامل اصلی ایجاد جامعه ای سالم

یکی از عوامل اصلی و مهم رشد و شکوفایی هر جامعه ای، نهاد خانواده است، که تربیت فرزندان در این نهاد، میتواند عامل اصلی ایجاد جامعه ای سالم باشد.
خانواده ها در هر جامعه ای بی شک رکن اساسی در ایجاد آن جامعه هستند که مانند یک بازیگر، می توانند نقش خود را در آن جامعه ایفا کنند.
به عنوان مثال یک فیلم را در نظر بگیرید. در تهیه ی یک فیلم عوامل گوناگونی نقش دارند که کارگردان، متن، تهیه کننده، بازیگر و … جزء آن هستند.
همیشه باید متنی نوشته شود و کارگردانی وجود داشته باشد تا مقدمه ی تولید و تهیه ی یک فیلم محیا شود و بازیگران و سایر عوامل نیز انتخاب شوند تا آن قیلم شروع به تولید کند.
اگر خداوند عالم را کارگردان و گرداننده ی زمین و آسمان، و نظام آفرینش و کتاب الهی ( قرآن ) را متن زندگی و همچنین جهان هستی، که همه چیز بر بستر آن شکل میگیرد را تهیه کننده ی این نظام، تصور کنیم، همه ی ما انسانها میشویم بازیگران این جهان و زمین هم میشود لوکیشن ( پارسی را پاس میداریم و میگوییم محل فیلمبرداری ) این فیلم بلند مدت.
حال اگر ما بتوانیم درست بازی کنیم و از راهنماییهای گرداننده ی این فیلم ( قرآن مجید ) به خوبی و درستی بهره گیریم، میتوانیم نقش خود و وظیفه ی خود را به خوبی به انجام برسانیم و سالیان زیاد در ذهنها جاویدان باشیم، ولی اگر نتوانیم این کار را به درستی انجام دهیم، بی شک هم خودمان و هم نقشمان ضربه خواهد خورد و در آینده کسی نقش ما را به خاطر نخواهد آورد.
یکی از این وظایف مهم که تربیت فرزندان است، از اصلی ترین عومل داشتن و رشد دادن جامعه ای سالم است.
همگی میدانیم که در قبال هر نعمتی در این جهان مسئولیم و خالی کردن شانه از بار این مسئولیت ها چیزی جز متضرر شدن خودمان در پی ندارد.
هر چیزی که خدا در اختیار بندگانش قرار داده است را میتواند پس بگیرد، با این حساب چرا باید فکر کنیم که ما مالک مطلق داده های خدا هستیم؟
وقتی چشم، گوش، زبان، دست و پا و هر آنچه که فکرش را بکنید از آن ما نیست و تنها برای آرامش بیشتر ما و بهره گیری درست، از جانب خدا به ما ارزانی شده اند، پس توهمی بیش نیست که تصور کنیم فرزندان ما، داشته های مطلق ما هستند.
خیر، فرزندان فقط امانتی های گرانبهای خدا هستند نزد ما، و یکی از بزرگترین مسئولیت ها و انگیزه های الهی برای ما انسانهایند که بدانیم بی هدف پا به این دنیا نگذاشته ایم و بدانیم که تربیت آنها یکی از مهمترین وظایف ما، در این دنیاست.
هیچ چیز در اراده ی ما نیست ولی اگر با تمام وجود درک کنیم که همه چیز در ارده ی خداست و نیز پاسداران خوبی برای داده های الهی باشیم، آن زمان همه چیز به اراده ی ما خواهد شد به اذن خدا.
ما نمیتوانیم آنگونه که دوست داریم با فرزندان خود برخورد کنیم و آنگونه که مایلیم فرزندان خود را تربیت کنیم.
وقت، سرمایه، دقت در تربیت، تربیت اصولی و … میتواند ما را به هدفمان نزدیک تر کند و اگر در این راه، از کلام خدا هم بهره بگیریم، میتوانیم سریعتر و بهتر به این هدف نایل شویم.
برخی از تصورات اشتباه، متأسفانه در برخی خانواده ها وجود دارد که به عنوان مثال میگویند: بچه تا 6 سالگی آزادی کامل دارد و میتواند هر کاری که میخواهد انجام دهد.
همینجا بایستید. چرا؟
چون دقیقا، همین تصور غلط، یکی از مشکلات اساسی در تربیت فرزندان است، حال آنکه کاملا اشتباه است.
دوران کامل شدن نیمه ی حیاتی مغز هر فردی دقیقا همین دوران خردسالی هر فرد است که متأسفانه برخی از ما از آن غافلیم.
6 سال اول زندگی که جای خود، حتی زمان بارداری مادر نیز از اهمیت ویژه ای برای شکل گیری شخصیت هر فرد برخوردار است.
وظیفه ی ما زمانی آغاز نمیشود که فرزندمان متولد شد !
وظیفه ی ما دقیقأ از زمانی شروع خواهد شد که نیت میکنیم برای بچه دار شدن.
بله شاید خنده دار به نظر برسد از دید بعضی ها که بگویند: هنوز نه به بار است و نه به دار.
ولی باید بدانیم که اگر از آن زمان خود را آماده کنیم برای تربیت فرزندانمان، بی شک آمادگی بهتر و برنامه ریزی دقیق تری داریم نسبت به آنکه تازه میخواهد بعد از متولد شدن کودکش، کتاب های تربیت فرزند را مطالعه کند.
خداوند در تمام این مدت ( قبل از بارداری – حین بارداری – تولد کودک و … ) توصیه های خوبی به ما کرده است، پس چرا استفاده نکنیم؟ مگر غیر از این است که همگی اعتقاد داریم خداوند راه بد را به بندگانش نشان نخواهد داد؟
بسیار خوب پس بیایید امتحان کنیم این راه کارها را.
حتما توصیه های زیادی را شنیده اید برای سلامت افراد باردار که فلان چیز را بخورند و فلان چیز را نخورند، اجسام سنگین بلند نکنند، پیاده روی زیاد کنند و …. .
اگر از نکات اولیه ی بارداری بگذریم شاید این مورد را نیز شنیده باشید که میگویند قرآن بخوانید برای فرزندتان در طول دوران بارداری که خیلی از ما انسانها مواردی چون تغذیه و … را رعایت میکنیم ولی این نکات شاید کوچک ولی در اصل خیلی با اهمیت تر را رعایت نمیکنیم که اگر رعایت کنیم مسلما نتایج بهتری را خواهیم گرفت.
کل حرف ما این است که به فرزندان خود مانند یک کالا نگاه نکنیم، شاید به خیلی ها بر بخورد که بگویند کالا چیست؟ ما به فرزندان خود مانند کالا نگاه نمیکنیم.
ولی وقتی شما فرزندتان را دارایی مطلق خود بدانید، دقیقا مانند یک کالا به او نگاه کرده اید. چون برای خرید یک کالا، شما پول پرداخت میکنید و آن کالا را میخرید و داشته ی مطلق شما میشود و میتوانید هر کاری که مایلید با آن کالا انجام دهید، در حالیکه با فرزندان خود نباید چنین کاری کنید.
این را هم میدانیم که فرزندان نعمت الهی اند و داشتنشان را باید شکر گفت، ولی تنها شکرگذاری کافی نیست و ذکات این شکر هم واجب است که همان نام نیک، تربیت صحیح و خداپسندانه و … از ذکات این شکر و پاسداری مناسب از این نعمت خدادادی به حساب می آیند.
در آخر با یک جمله شاید بتوان کل مطلب را خلاصه کرد.
کسی را میشناختم که هنگام شیر دادن به کودکش، اول وضو میگرفت و بعد به فرزندش شیر میداد.
کمی بیشتر تأمل کنیم !!!
چقدر خوب میشد که اینگونه از نعمتهای خدا پاسداری میکردیم.